حاجی فیروز فردی است که چهره خود را سیاه می کند، جامه قرمز پوشیده و از چند روز مانده تا پایان مراسم نوروز با حرکات خود موجب خنده و نشاط مردم می شود و با یک دایره زنگی به همراه دو یا چند نفر دیگر نوید بخش بهار بود.
سیاهی سردی و شب های بلند زمستان را تداعی می کند و لباس های سرخ رنگش هم نمادی از آمدن بهار است.
میتوان گفت كه نام «حاجی فیروز» و ویژگیهای خاص او، مثل لباس سرخ و سیاهی چهره و ترانههای ویژهاش، سنتی كاملاً جدید و خاص تهران معاصر بوده است و شخصیت او به عنوان «پیامآور نوروزی» به گونههای مختلف از دیرباز در سراسر فلات ایران رواج دارد.
حاجی فیروز از بیان شخصیت های مختلف:
رضا مرادی غیاثآبادی، نام حاجی فیروز و شمایل امروزین او را سنتی کاملاً جدید و تنها مختص به تهران میداند.
استاد جعفر شهری معتقد است سرخی جامعه حاجی فیروز ممکن است نماد شادی باشد و نام فیروز نیز لابد به جهت خوش یمنی برآنان نهاده شده است.
مهدی اخوان ثالث در یکی از شعرهای خود در مجموعه شعر ارغنون، با ابراز تنفر از حاجیفیروز، آنرا «بقایای نفرتانگیز عهد توحش و بردهداری» نامیده و گفتهاست که به جز در شهر تهران در هیچ جای دیگر ایران شاهد چنین رسمی نبودهاست.
دکتر کزازی، نیز حاجی فیروز را سنتی کهن می داند که معتقد است در پیشینه این رسم و راه نوروزی که حاجی فیروز نام گرفته به روشنی نمی توان سخن گفت؛ اما دو ویژگی برجسته و بنیادین حاجی فیروز یکی چهره اوست و دیگری جامعه سرخ فامش.
مهرداد بهار، ادیب برجسته می گوید:حاجی فیروز بازمانده آیین بازگشت سیاوش است، چهره سیاهش نماد بازگشت او از جهان مردگان است و لباس سرخ او نیز نماد خون سرخ سیاوش و حیات مجدد.
اما ما از قدیم حاجی فیروز را بدین گونه میشناختیم:
حاجي فيروز، عمو نوروز شخصيتهاي نوروز مي باشند. حاجي فيروز پرچمدار سنت از راه رسيدن بهار است. او صورت خود را سياه مي كند و لباس قرمز برتن دارد. مي خرامد و مي رقصد و روح شادي و نشاط را در تمام نقاط شهر و روستا مي پراكند. عمو نوروز، پيرمردي است كه لباس سنتي ايرانيان قديم را دربردارد و نهادي از سال جديد است. عمونوروز به كودكان هديه مي دهد و با دادن پول، شيريني و تخم مرغ رنگي دل آنها را شاد مي كند. به ما یاد آوری میکند که سال جدیدی در راه است. به ما میگوید که کوله بار غم های پارسال را کنار بگذاریم و سال جدید را با شادی شروع کنیم.