پدرو دختری که عکس های قدیمی را دوباره خلق کردند

پدرو دختری که عکس های قدیمی را دوباره خلق کردند

ما فراموشت نمیکنیم

 

بن نونری و دخترش الیویا تعدادی عکس زیبا و تاثیر گذار از خود گرفته اند. این عکس ها برای وداع از خانه و همسر بن که در سال 2011 به علت سرطان جان خود را از دست داده گرفته شده است.

بن و الی در سال 2009 با هم ازدواج کردند و از آنجایی که خانه ی خود را به تازگی خریده بودند تصمیم گرفتند که عکس های عروسی خود را همان جا یعنی جایی که قرار است با هم آینده ی خود را بسازند،بگیرند. 2 سال و نیم بعد آنها الی را از دست میدهند و هنگامی که میخواهند از آن خانه به خانه ی جدیدی بروند خواهر الی که عکس عروسی آنها را گرفته است، برای خداحافظی عکس هایی در همان حالت و همان مکان ها از بن و اولیویا میگیرد.

وقتی که از بن در مورد این عکس ها می پرسند او در پاسخ میگوید: خیلی ها از من می پرسند که در هنگام عکاسی چه حسی داشتی؟ میخواهم به آنها بگویم که ما این عکس ها را برای نشان دادن و غم و اندوه از دست دادن الی نگرفتیم. بله من تمام این احساسات را پشت سر گذاشتم وهنوز هم با آن کنار نیامدم اما این چیزی نیست که می خواهم مردم در این عکس ها ببینند. این داستان درمورد عشق است.

این عکس ها را باجزئیات بیشتر ببینید:

بن نونری و دختر جوانش اولیویا این عکس هار اکه از عروسی الی و بن گرفته شده بود دوباره خلق کردند تا با الی که سرطان داشت خداحافظی کنند و خاطرات خوش آنجا را به خاطر بسپارند.

سمت چپ: عکسی از الی و بن که توسط خواهر الی در سال 2009 گرفته شده و سمت راست: عکس بن و اولیویا در همان ورودی در سال 2013

همان طور که آنها در خانه حرکت میکردند اولیویا برای بازی با بابیلیس برقی مادرش می ایستد. الی عکسی شبیه به این در روز عروسی خود دارد.

امیدواریم این عکس ها خاطره ی مادر اولیویا، الی و خانه ای که او در آن زندگی خود را شروع کرد در زندگی اولیویا حفظ کند.

درسمت چپ بن در خانه ی خالی در سال 2009 ایستاده تا الی از پله ها پایین آید و در سمت راست بن واولیویا درسال 2013 در همان راه پله ها مشغول باز هستند.

ما این عکس ها را برای نشان دادن و غم و اندوه از دست دادن الی نگرفتیم. بله من تمام این احساسات را پشت سر گذاشتم وهنوز هم با آن کنار نیامدم اما این چیزی نیست که می خواهم مردم در این عکس ها ببینند. این داستان درمورد عشق است.

خاطرات الی در این خانه زندگی نمی کند. خاطرات او در قلب ماست.

من میخوام به اولیویا خانه ای که من و الی در آن زندگی خودمون را شروع کردیم و آرزوی بزرگ کردن بچه هایمان را داشتیم نشان دهم.

سمت چپ: بن و الی در روز عروسیشان در سال 2009 و در سمت راست بن و دخترش در سال 2013

بن و اولیویا و فرشته شیشه ای که اولیویا "مامان" صدایش میزند.

ملانی خواهر الی میگوید که اولیویا اغلب نشانه هایی از طرف مادرش دریافت میکند و پر ها از ناکجا جلوی اومی افتند. اولیویا این پر را درهنگام عکاسی پیدا میکند که او را بسیار یاد الی می اندازد.

بن و اولیویا به خانه ی جدیدی که فضای بیشتری برای بازی اولیویا داشته باشد نقل مکان میکنند.

بن یاد گرفت که چطور با گیتار آهنگ روز عروسیشان را بنوازد و حالا او برای دخترش این کار را میکند.

بن نوشته است: زندگی ما در مسیری سخت و ناهموار ادامه دارد اما من و اولیویا قادریم که باهم به این عکس ها نگاه کنیم و میدانیم که برای زمانی کوتاه این مکان جایی بود که من در آن خوشبخت ترین مرد زمین بودم، حتی اگر برای یک زمان کوتاه بود.

دیدگاه
*


* ارسال

مقالات مرتبط