این جشن موسوم به آذرگان نیز از زمرهٔ جشنهای آتش شمرده میشود و به همین دلیل بیرونی گفتهاست زرتشت به پیروان خود فرمود که در این روز به زیارت آتشکدهها بروند و قربانی کنند و در امور عالم به مشاوره بپردازند امروزه این جشن که در تقویم کنونی در سوم آذرماه واقعاست، همانند بسیاری از جشنهای دیگر جنبهٔ ملی خود را از دست داده و تنها زرتشتیان هنوز با رفتن به آتشکده و خواندن نیایش آن را گرامی میدارند.
آذر به چم(معنی) آتش است. و یکی دیگر از چهار آخشیج(عنصر پاک کننده) نزد زردشتیان می باشد. از آنجا که آتش بهترین و سریع ترین عنصر پاک کننده و گرما است از زمان های قدیم مورد احترام بوده است. زردشتیان در جشن آذرگان مانند سایر جشن ها با لباس آراسته و تمیز به آدریان ها می روند و با خواندن آتش نیایش(بخشی از اوستا) اهورامزدا را سپاس گفته و پس از نیایش به شادی می پردازند.
ابوريحان بیرونی در صفحه ۲۵۶ ترجمهی آثارالباقيه دربارهی این جشن میآورد :
« ... روز نهم آذر عيدی است که به مناسبت توافق دو نام آذرجشن میگويند و در اين روز به افروختن آتش نيازمند میباشند و اين روز جشن آتش است و بنام فرشتهای که به همهی آتشها موکل است ناميده شده، زرتشت امر کرده در اين روز آتشکدهها را زيارت کنند و در کارهای جهان مشورت نمايند ... »
در «فرهنگ جهانگیری»، «برهان قاطع»، «مروج الذهب مسعودی» و «المدخل فی صناعة احکام النجوم» از کیا کوشیار ابن لبان با شهری جیلی، این جشن را «آذرخش» نوشته اند.
در جشنهای آتش مردم روی بام خانه ها آتش افروخته و آن روز را با شادی و شادمانی و پایکوبی و نیایش و فرآوری خوراکهای ویژه و «آفرینگان خوانی» جشن میگیرند. نزد ایرانیان، جشن آذرگان از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و همچون نوروز و مهرگان بر آن ارج مینهاده اند.
در این روز آتشکده ها را آراسته و آذین بندی میکردند و در آن جایگاه مقدس مراسم ویژهای برای جشن برگزار میکردند. نظافت و پاکیزگی، از جمله ستردن موی و چیدن ناخن در این روز نیک بود و معتقد بودند در این روز مشاوره و رایزنی دربارهی امور و دشواریها به نتیجهی مطلوب میانجامد.
آتش به طور عموم از روزگاران بسیار کهن تا به امروز مورد توجه همهی اقوام روی زمین بوده و هر قوم و طایفهای به شکلی آن را ستودهاند.
دانشمند آلمانی «شفتلویتز»(Sheftelwitz) در کتاب خود «آیین قدیم ایران و یهودیت» نوشتار بسیار مفیدی در اینباره دارد و نشان میدهد که چگونه همهی ملل جهان از هر نژاد آتش را میستایند و از متمدنترین کشورها در اروپا تا وحشیترین قبایل آفریقایی در ستودن این عنصر درخشان با یکدیگر شریک هستند.
در نزد هندوان، «آگنی»(Agni) اسم آتش و نام پروردگار آن است و در «ریگ ودا»ی هندوان و اوستای ایرانیان اسم پیشوای دینی هر دو دسته از آریاییها، «اَترهون»(Athravan) میباشد که به مانک آذربان و آن کسی که از برای پاسبانی آتش گماشته میشود است.
همچنان در «وستالیس»(Westalis) در رم قدیم دختری پاکدامن و دانا از خاندانی شریف به نگهبانی و زنده نگه داشتن آتش مقدس در معبد «وستا»(Westa) موظف بوده است و در مدت خدمتش که 30 سال بوده، میبایست با کمال پاکی و پرهیزگاری و تقدس به سر برد و نگذارد آتش مقدسی که پشتیبان دولت رم تصور میشد خاموش گردد.